خلستان صمد آقا1

ساخت وبلاگ
شنیدم که شیطان خری باز کردخرک هم چریدن چو آغاز کردبه باغی برفت آن خر بی کمندچرید و بخورد فارغ از قید و بندزن صاحب باغ خر را چو دیدبه سوی تفنگی هراسان دویدبیاورد و خر را به یک دم بکشتخر افتاد و مرد  و ولو شد به پشتبیامد همی صاحب خر دوانخرش را به خون دید و گشتش دمانبه یک دم سر زن به ضربی بریددر آن  لحظه شویش بدانجا رسیدچو آنجا زنش را به خون خفته دیدخروشان  سر مرد بی خر پریدگرفت و بکشت و تنش پاره کردز خون زنش اینچنین چاره کرد!ز شیطان بپرسید یک رهگذرچه کردی در اینجا تو ای بی پدر؟!بگفتا فقط باز کردم خری!گناه خران را تو بر من نهی؟!چو خواهی که ویران کنی ملک راخران را در آنجا تو بنما رهاخر آزاد گردد اگر در دیاربر آرد ز مردم به یک دم دمار! خلستان صمد آقا1...
ما را در سایت خلستان صمد آقا1 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samadaghao بازدید : 140 تاريخ : چهارشنبه 28 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:24